تحنث (دانشنامهحج)تَحَنُّث به معنای خلوتگزینی برای عبادت و یکی از سنتهای قریش در قبل از اسلام بود. برخی از خداپرستان قریش قبل از اسلام در غار حرا به عبادت مشغول شده و بعد از آن به طواف کعبه میپرداختند. پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) نیز قبل از بعثت هر ساله به غار حرا برای پرستش خدای یکتا میرفت و در همان غار به مقام نبوت رسیدند. در شریعت اسلام، اعتکاف شبیه همان تحنث است ولی رهبانیت افراطی نفی شده است. ۱ - معنای لغوی«تحنُّث» مصدر باب تفعل، از ریشه «ح ـ ن ـ ث» یعنی گناه، به معنای بندگی، عبادت کردن، نیکوکاری، انجام کارهای دورکننده انسان از گناه، و پرهیز از پرستش بتها است. برخی واژهشناسان، تحنُّث را از اندک موارد کاربرد لفظ در خلاف معنای آن و به معنای خودداری از اصل معنا (گناه) دانستهاند. ۲ - معنای اصطلاحیشماری از مستشرقان، تحنُّث را معرّب کلمه عبری «تحنوت» یا «تحنوث» به معنای اعتکاف و توجه به خدا دانسته و رفتار پیامبر گرامی (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) را در پرتو روش راهبان یهودی و مسیحی یا پارهای تجارب شخصی پنداشتهاند و در تداول لفظ تحنُّث یا رواج این سنّت در میان قریش پیش از اسلام تردید کردهاند و بر همین پایه، هرگونه ارتباط میان تحنُّث و تحنُّف یا حنفاء را انکار کردهاند. در برابر، گروهی تحنُّث و تحنُّف را به یک معنا دانسته و حتی تحنُّث را شکل تبدیل یافته تحنُّف شمردهاند و باور دارند که تحنّث استمرار سنّتی حنیفانه است که برخی از قریش که به حنفاء شناخته میشدند، پی میگرفتند. ۳ - ریشه تاریخیبر پایه گزارش تاریخنگاران و سیرهنگاران، تحنُّث سنت برخی از قریش است که در ماه مبارک رمضان در غار حراء عبادت و تهجد نموده، فقیران را اطعام میکردند و سپس به طواف کعبه میپرداختند. بلاذری، عبدالمطلب، جد پیامبر گرامی (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) را پایهگذار این سنت در میان قریش میداند. از افرادی دیگر مانند ورقة بن نوفل و ابوامیة بن مغیره نیز در این شمار نام بردهاند. برخی چون ابن هشام ضمن بیان ارتباط واژگانی تحنُّف و تحنُّث، این سیره را مربوط به حنفاء و افرادی از جمله زید بن عمرو بن نفیل دانستهاند که برای پرهیز از پرستش بتها و آداب جاهلی و دور ماندن از آزار بتپرستان، به غار حراء میرفتند و به اطعام مساکین میپرداختند. [۳۲]
ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۲۲-۲۳۲.
[۳۴]
زریاب، عباس، سیره رسول الله، ص۷۹-۸۱.
۴ - تحنث پیامبرپیامبر گرامی (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) هر سال پیش از بعثت، مدتی مجاور غار حراء بود و در آنجا خلوت گزیده، به عبادت و تهجد میپرداخت و در آن هنگام و پس از بازگشت از حراء، فقیران را اطعام مینمود و پیش از بازگشت به خانه، کعبه را طواف میکرد. [۳۷]
ابن اسحاق، محمد، سیره ابن اسحق، ص۱۲۱.
درباره چگونگی و علت تحنُّث پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)، آگاهیهای چندان در روایات در دست نیست؛ اما تحنُّث در همه یا بخشی از ماه رمضان و در غار حراء صورت میپذیرفت و بیشتر با توشهای اندک، معمولاً روغن زیتون و نان خشک، همراه بود. [۴۰]
حلبی، علی بن ابراهیم، السیرة الحلبیه، ج۱، ص۳۸۱.
بر پایه بیشتر گزارشها، پیامبر به تنهایی درون غار میرفت و در آنجا بیتوته میکرد تا کنار عبادت، مجالی بیشتر برای تفکر و تامل داشته باشد. [۴۱]
طبری، تاریخ طبری، ج۲، ص۳۰.
[۴۲]
ابن سعد بغدادی، محمد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۵۳.
[۴۳]
ابن هشام، السیرة النبویه، ص۳۶.
[۴۴]
رامیار، محمود، تاریخ قرآن، ص۳۶.
روایاتی نیز از همراهی علی (علیهالسلام) با پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در غار حراء حکایت دارد. برخی روایاتی را که درباره همراهی حضرت خدیجه (سلاماللهعلیها) یا دیگران در این ایام آمده [۴۷]
ابن اسحاق، محمد، سیره ابن اسحق، ص۱۲۱.
نشانگر همراهی تا محل تحنُّث یا برای بردن توشه و آب دانستهاند. [۵۱]
رامیار، محمود، تاریخ قرآن، ص۳۶.
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) هنگام آغاز وحی در غار تنها بود و از آن جا نزد خدیجه (سلاماللهعلیها) رفت. [۵۴]
رامیار، محمود، تاریخ قرآن، ص۳۶.
ابن حزم باور دارد هیچ کس رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) را به این کار دستور نداده و ایشان این رفتار را با الگوگیری از کسی انجام نداده است [۵۶]
جعفریان، رسول، سیره رسول خدا، ص۲۲۷.
؛ بلکه از ۱۰ سال پیش از بعثت، ندا و نور غیبی و آواز سنگها و درختان را میشنید تا پرده از دیدگانش کنار رفت. اینکه از عادتشکنیها و دلیلهای نبوت پیامبر (اِرهاصات) به شمار میآید، [۵۷]
ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۳۴-۲۳۵.
او را به تفکر و ژرفاندیشی درباره جهان و انسان و آفریدگار هستی که انگیزه اصلی مجاورت در غار حراء بود، وامیداشت. از همینرو، وی در این مدت، بیشتر به تفکر و عبادت خدا و مشاهده کعبه مشغول بوده است. خداوند این خلوت و تنهایی را برای او محبوب گرداند؛ به گونهای که انوار معرفت بر قلب وی تابید و چیزی محبوبتر از این خلوت برایش نبود. در پی آن، حقایقی از جهان برایش کشف شد و سرانجام وحی رسالت در غار حراء بر او نازل گشت.۵ - تحنث و اعتکافاز تحنُّث یا اعتکاف پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) پس از بعثت در مکه خبری در دست نیست. [۶۲]
موسوی بجنوردی، سید محمدکاظم، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۹، ص۳۵۵.
ایشان در هر سه دهه ماه مبارک رمضان در مسجد مدینه اعتکاف انجام میداد. تحنُّث قرابتی فراوان با اعتکاف دارد؛ از جمله اینکه هر دو خلوتگزینی برای تفکر و عبادت خداوند هستند که بهترین هنگام آن ماه مبارک رمضان است؛ ولی اعتکاف از دیدگاه شرعی دارای شرایط و احکام خاص مانند روزه و حضور دستکم سه روز در مسجد است.۶ - تحنث و رهبانیتتحنث از دیدگاه قصد و انگیزه و طول مدت و ارتباط با جامعه، با رهبانیت متفاوت است. رهبانیت هرگز از تایید اسلام و پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) بهره نبرده و ایشان دین خود را بر پایه حنفیت سهل و آسان و نه رهبانیت خوانده و افرادی چون ابوعامر راهب را به دلیل وارد کردن رهبانیت به دین ابراهیم حنیف، فاسق دانسته است. ۷ - فهرست منابع۱. اساس البلاغه: زمخشری (م ۵۳۸ق)، به کوشش عبدالرحیم، دفتر تبلیغات. ۲. اعیان الشیعه: سید محسن امین (م۱۳۷۱ق)، به کوشش حسن امین، بیروت، دار التعارف. ۳. الامالی: طوسی (م۴۶۰ق)، قم، دار الثقافه، ۱۴۱۴ق. ۴. انساب الاشراف: بلاذری (م۲۷۹ق)، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق. ۵. بحار الانوار: مجلسی (م۱۱۱۰ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق. ۶. تاج العروس: زبیدی (م۱۲۰۵ق)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۴ق. ۷. تاریخ العرب فی الاسلام: جواد علی، قم، رضی، ۱۴۱۴ق. ۸. تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک): طبری (م۳۱۰ق)، به کوشش محمد ابوالفضل، بیروت، دار احیاء التراث العربی. ۹. تاریخ قرآن: محمود رامیار، تهران، امیر کبیر، ۱۳۴۶ش. ۱۰. التحقیق: مصطفوی، تهران، وزارت ارشاد، ۱۳۷۴ش. ۱۱. جوامع السیرة النبویه: ابن حزماندلسی (م۴۵۶ق)، بیروت، دار الکتب العلمیه. ۱۲. دانشنامه جهان اسلام: زیر نظر حداد عادل و دیگران، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۷۸ش. ۱۳. دائرة المعارف بزرگ اسلامی: زیر نظر بجنوردی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ، ۱۳۷۲ش. ۱۴. سبل الهدی: محمد بن یوسف صالحی (م۹۴۲ق)، به کوشش عادل احمد و علی محمد، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق. ۱۵. السیرة الحلبیه: حلبی (م۱۰۴۴ق)، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۰ق. ۱۶. السیرة النبویه: ابن هشام (م۲۱۳ق./۲۱۸ق)، به کوشش السقاء و دیگران، بیروت، دار المعرفه. ۱۷. سیره ابن اسحق (السیر و المغازی): ابن اسحاق (م۱۵۱ق)، به کوشش زکار، قم، دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی، ۱۳۶۸ش. ۱۸. سیره رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلم): عباس زریاب خویی، تهران، سروش، ۱۳۷۰ش. ۱۹. الصحاح: جوهری (م۳۹۳ق)، به کوشش عطار، بیروت، دار العلم للملایین، ۱۴۰۷ق. ۲۰. الطبقات الکبری: ابن سعد (م۲۳۰ق)، به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق. ۲۱. العین: خلیل (م۱۷۵ق)، به کوشش مخزومی و سامرائی، دار الهجره، ۱۴۰۹ق. ۲۲. فتح الباری: ابن حجر عسقلانی (م۸۵۲ق)، بیروت، دار المعرفه. ۲۳. الکافی: الکلینی (م۳۲۹ق)، به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵ش. ۲۴. مجمع البیان: طبرسی (م۵۴۸ق)، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق. ۲۵. محمد(ص) فی مکه: عبدالرحمن عبدالله شیخ حسین عیسی، قاهره، الهیئة المصریه، ۲۰۰۲م. ۲۶. المصباح المنیر: فیومی (م۷۷۰ق)، قم، دار الهجره، ۱۴۰۵ق. ۲۷. المعجم الوسیط: ابراهیم انیس و دیگران، تهران، فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۵ش. ۲۸. مفردات: راغب (م۴۲۵ق)، به کوشش صفوان داودی، دمشق، دار القلم، ۱۴۱۲ق. ۲۹. المنمق: ابن حبیب (م۲۴۵ق)، به کوشش احمد فاروق، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۰۵ق. ۳۰. میزان الحکمه: ریشهری، قم، دار الحدیث، ۱۴۱۶ق. ۳۱. نهج البلاغه: صبحی صالح، تهران، دار الاسوه، ۱۴۱۵ق. ۸ - پانویس۹ - منبعاباذر جعفری، دانشنامه حج و حرمین شریفین، برگرفته از مقاله «تحنث»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۱/۳/۱۵. ردههای این صفحه : تاریخ اسلام | سیره پیامبر
|